یاسمنیاسمن، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

یاسمن گلی

دختر باهوش مامانی

 یاسمن خوشگل و باهوشم!!!! خیلی دوست دارم عزیزم.... امیدوارم ایشالله از این نعمت هوش و ذکاوتی که خداوند بهت داده بهترین استفاده رو بکنی و در زندگی خوشبخت و موفق باشی!!!!!امیدوارم خدا به من انرژی و قدرتی بده تا در حد توانم به شما در این راه کمک کنم!!!! خانم کوچولوی من در ۱۸ ماهگی شمارش تا عدد ۶ و ۲۰ ماهگی تا ۱۰ رو بدون کمک یاد گرفتی و در ۲۱ماهگی تا عدد ۱۰ رو به انگلیسی بلد بود !!!!حتی با کمک آهنگ  i am so happy today شبکه بی بی تی وی می خوندی و آهنگ کارتون مورد علاقه ات و می شناختی و داد میزدی hello hello mamy,dady,boy,girl   حتی در ۲۱ ماهگی با دیدن یک نوشته شروع به خواندن حروف الفبا می کردی که خاله جان بهت یاد داده بود...
24 خرداد 1394

خرداد 94

اینجا یعنی پلدختر اینقدر 10 خرداد هوا گرم شده بود که مونده بودیم تابستون قراره چی بشه ؟؟؟؟!!!!! حدود 40 درجه بود. استخر بادی پنگوئنی رو غروب بردیم تو تراس و کلی آب بازی کردیم....       ...
11 خرداد 1394

اتاق خوشگلم و اسباب بازی هام

یاسی خوشگلم حالا که قرار بود ما 1 مدتی شهرستان پلدختر باشیم به خاطر کار بابایی پس منم یکی از اتاق های خونه رو واسه شما قرار داده بودم تا با اسباب بازی هات راحت بازی کنی. اینجا خونه خوب و راحتی داریم خداروشکر.بزرگ و نوساز و 3 خوابه ....همه چیز خوبه ولی تنهایی یکم سخته که من و شما و بابایی با هم دیگه کمک می کنیم که بهمون سخت نگذره. اینم عکس های اتاق خوشگلت:         بقیه خرد ریز هم که تو کمد هستش ماشالله اینقدر اسباب بازی داشتی که بعضی اوقات تو اتاق به این بزرگی هم نمیشد راه رفت. از بعضی ها هم که 2 تا داشتی خونه بابا رضا اینا هم تهران هم بود. ...
11 خرداد 1394

سی دی بی بی انیشتین(baby Einstein)

15 شهریور 93: بعد از عید سی دی بی بی انیشتین رو واسه یاسی خانم خریدم به نظرم جالب بود و خیلی حرفه ای هستش واقعا حسابی روش کار شده. اولش خیلی نگاه نمی کرد تا اینکه اومدیم پلدختر تنها شد،عاشق این سی دی شده بود. تهران هم می رفتم سر بزنم با خودم می بردم نگاه می کرد. 1 روز من رفته بودم بیرون کار داشتم مامان فریبا براش سی دی گذاشته بود و بعد از چند دقیقه برق ها قطع می شه ... ای وای اینقدر به مامانم اخم و دعوا و داد .... فکر می کرده مامانم تلویزیون رو خاموش کرده و خلاصه اذیتش کرده بود. حالا جدیدا هم واسش بالش میگذارم و شیشه شو میگیره و دراز میشه و سی دی نگاه می کنه ... تا شیشه و بالشت میارم می خنده و تند تند میاد ... میدونه می خواد...
15 شهريور 1393

نهم شهریور سال 93

عزیز دلم ، یاسمن جان چند باره موقع خواب بابایی برات قصه می گه تا می خوابی.... این قدر خوشمزه است .... سریع میری می پری بغل بابا بعد 1 لبخند ملیح براش میزنی، سرت رو میزاری رو سینه اش و اونم در گوش شما آروم و یواش قصه میگه بعد از چند دقیقه بابایی اشاره می کنه می گه بیا بزارش سر بالش خودش....آخ که چقدر تو خوردنی هستی....
9 شهريور 1393

تولد یکسالگی

خانم گلی عزیزم واسه تولد یکسالگی شما قرار شد یک مراسم و مهمونی مفصل بگیریم چون بعداز تولدت نشد بریم بروجرد و مهونی نگرفتیم.یک ماه قبل دنبال تالار بودم و ۲۳ مرداد همه جا رزرو بود و مجبور شدیم ۲۵ مرداد رو از تالار هتل امیرکبیر رزرو کنیم. واسه تولد تم خرگوش رو انتخاب کردم خیلی خوشگل شد.از دوست خوبم خانم فتوحی تشکر میکنم که هم کار طراحی ش عالی بود و هم کار چاپش !!!هر چی رو که تو ذهنم بود و تو سایتهای خارجی دیده بودم می‌گفتم دقیقا همون رو طراحی می کرد!!!!  کلی کار داشتیم سفارش غذا به آشپز،سفارش کیک و میوه و بستنی و شیرینی و تم تولد ودعوت کردن  فامیل!!!! کارت دعوت خیلی خوشگل شده بود همه می گفتن یادگاری نگه میداریم. ...
4 شهريور 1393

تم تولد یاسمن گلی

از 1 ماه قبل از تولد همش دنبال 1 تم خوشگل و خوشرنگ و شاد بودم تا بالاخره پیداش کردم ...تم خرگوش... واسه طراحی و چاپ هم دوست عزیزم خانم فتوحی (وبلاگ از طراحی تا چاپ)زحمت کشید و کار طراحی و چاپ رو انجام داد....دقیقا همون چیزهایی که تو ذهنم بود رو برام اجرا کرد. دستش درد نکنه.       دفترچه خاطرات: برای پاپ کوردن ها: شکلات ها: جای پفک : لیبل جعبه های چوبی دستمال کاغذی: لیبل برای در بستنی ها: از همه خوشگل تر جای اسمارتیزها :     بشقاب کوچولوهای دوست یاسی:     ...
4 شهريور 1393

یاسی گلی و مسافرت به مشهد

برای تعطیلات عید فطر سال 93 تصمیم گرفتیم ، شما ،گلی خانم رو ، به مشهد ببریم.چون راه طولانی بود قرار شد از مسیر شمال بریم و چند شب بمونیم بعد دوباره به سمت مشهد حرکت کنیم. بابا رضا و مامان فریبا و خاله شیوا . دایی مهدی و سحر جون و امیرعلی کوچولو هم ،که سفر اولش بود، همراه ما بودن. از هتل سالاردره یه سوییت رزرو کرده بودیم. صبح ساعت حدودا 10 حرکت کردیم .ولی وای چه ترافیکی بود جاده .....مسیر 4 ساعت رو 12 ساعت تو راه بودیم... ساعت 10 شب رسیدیم سالار دره. خدارو شکر تو امیر علی تو ماشین زیاد خوابیدین و خیلی اذیت نشدین ....   حرم امام رضا، اولین سفر زیارتی یاسمن خانم جالب اینکه شما 2 تا فسقلی اشتهاتون به غذا زیا...
4 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمن گلی می باشد